جدول جو
جدول جو

معنی بی ناموسی - جستجوی لغت در جدول جو

بی ناموسی
انجام کار خلاف و یا نامشروع که باعث بدنامی و بی آبرویی می شود، بی ناموس بودن
تصویری از بی ناموسی
تصویر بی ناموسی
فرهنگ فارسی معین
بی ناموسی
بی عصمتی، بی عفتی
متضاد: پاکدامنی، عفت، بی آبرویی، بی شرافتی، بی شرفی، فسق و فجور
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی ناموس
تصویر بی ناموس
بی عفت، بی عصمت، بی آبرو
فرهنگ فارسی عمید
مرکّب از: بی + ناموس، که ناموس ندارد، لامذهب و ناپرهیزگار، (آنندراج)، بی عفت و بی عصمت، بی مذهب، دشنامی است سخت قبیح و از ناموس معنی لغوی آن یعنی قانون اراده نمی شود، بلکه مراد از بی ناموس بی آبرو در عرض باشد، بی غیرت، بی عفاف، (یادداشت مؤلف)، رجوع به ناموس شود،
- بی ناموس و ننگ، بی آبرو و بی عرض،
، بی مزه، (آنندراج) (ناظم الاطباء)، بی مزه، که طعمی ندارد، ویر، تفه، شیت، (یادداشت مؤلف)، زشترو و بدریخت، (ناظم الاطباء)، لوس و ننر و نچسب، (فرهنگ عامیانۀ جمالزاده)، که با خوبی یک یک اعضاء روی از چشم و ابرو وبینی و لب و دهان و زنخ، مجموع آن گیرا نیست و آنی ندارد، خوبروئی که ملاحت ندارد، که گیرنده نیست (جمال، زیبائی)، که با بی عیبی گیرندگی ندارد، که گیرنده نیست (جمال)، که حسن او گیرا نیست، که ملیح نیست در جمال یا در اخلاق و گفتار و حرکات، جمالی که با خوبی اجزاء مجموع آن گیرائی ندارد، بی ملاحت، که ملیح نیست، که ملاحت ندارد، (یادداشت مؤلف)، کنایه از آنکه شکل یا حرکاتش توجه کسی را جلب نکند، بی لطف، مقابل ملیح، نمکین،
- گفتار یا شعر بی نمک، که شنوندگان را نگیرد، (یادداشت مؤلف)،
، بی وفا، نمک بحرام:
گر من جگر توام متابم
چون بی نمکان مکن کبابم،
نظامی،
این بی نمکان که نان خورانند
در سایۀ من جهان چرانند،
نظامی،
کای بی نمک این چه شوربختی است
با سست رکابی این چه سختی است،
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از بی ناموس
تصویر بی ناموس
بی عصمت، بی آبرو
فرهنگ لغت هوشیار
بی نشانی، خمول، گمنامی
متضاد: ناموری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بی آبرو، بی شرف، بی عرض، بی عصمت، بی عفت، بی غیرت، فاسق
متضاد: عفیف
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
بلا اسمٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
Namelessness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
anonymat
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
अज्ञेयता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
بے نامی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
অখ্যাতি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
ukosefu wa jina
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
isimsizlik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
무명
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
無名
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
חוסר שם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
การไม่มีชื่อ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
ketidakbernamaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
безымянность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
naamloosheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
anonimato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
anonimato
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
无名
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
bezimienność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
безіменність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
Namenlosigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
anonimato
دیکشنری فارسی به اسپانیایی